کوچینگ فرآیندی است که بر خودتوسعهای، خودتوانمندی و خودآگاهی تأکید دارد. این فرآیند یک رابطه افقی میان کوچ و مراجع (کوچی) شکل میدهد که از طریق گفتوگوی عمیق و غنی، مراجع را به یک فرآیند مکاشفهای هدایت میکند. هدف این فرآیند آن است که مراجع بتواند توانمندیهای خود را شناسایی کرده، ابعاد مسئله خود را روشن کند و راهکارهای مناسب را بیابد. در کوچینگ، خودآگاهی محور اصلی است و فرآیند بر کشف و خلاقیت فردی مبتنی است.
از سوی دیگر، منتورینگ فرآیندی است که بر دگرآگاهی استوار است. در این رابطه عمودی، منتور بهعنوان یک مرشد و صاحب تجربه، توصیهها و تجربیات خود را به زیردست یا منتی انتقال میدهد. این فرآیند بیشتر از جنس انتقال اطلاعات و آگاهیهای دست دوم است که از تجربیات زیسته منتور استخراج شده و در اختیار منتی قرار میگیرد. در منتورینگ، خلاقیت، نوآوری و خودآگاهی چندان مورد تأکید نیست و فرآیند بیشتر به تقلید و ادامهدهندگی تجربیات دیگران محدود میشود. این ویژگی میتواند خلاقیت و نوآوری را در سیستم یا سازمان کاهش دهد.
با این حال، منتورینگ در موارد خاصی، نظیر انتقال تجربیات برای جابهجایی کاری، کاربردهای ارزشمند خود را دارد. هر یک از این رویکردها دارای کاربردهای خاصی هستند، اما آنچه در ارتقای توانمندیها نقش ماندگارتر و پایدارتر ایفا میکند و فرد را به بهترین نسخه خود تبدیل میکند، کوچینگ است.